بررسی محتوای سریالهای تلویزیونی عامهپسند(Soap Opera)
به بهانه پخش آنها از فارسی وان*
مدتی است که شبکه ماهوارهای فارسیوان اقدام به پخش گستردهای از سریالهای عامهپسند(Soap Opera) نموده و متأسفانه توانسته با پخش این گونهی سریالها بسیاری از خانوادهها رابه بیننده ثابت وپروپاقرص خود تبدیل کند. اما چرا اين ژانر تلويزيوني براي خانوادهها اين قدر جذاب و سرگرم کننده به حساب ميآيد؟ چرا سريالهاي عامهپسند این شبکه تلویزیونی اين قدر پربينندهاند؟
شاید با بررسی محتوا وفیلمنامه این ژانرتلویزیونی بتوان به پاسخ پرسشهای فوق دست یافت.
سريالهاي تلويزيوني از آنجا كه عموماً واقعيتهاي زندگي را به تصوير ميكشند و به روال طبيعي زندگي مخاطبان شباهت بيشتري دارند، همواره جزء جذابترين برنامههاي تلويزيوني محسوب ميشوند. سريالها، داستانها و شخصيتهاي آن به گونهاي در طول پخش پيوسته آنها، آشنا و مأنوس ميشوند كه در ساعات پخش برخي از سريالها، اغلب خيابانها خلوت و داستان و رفتار و گفتار شخصيتهاي سريال در اجتماعات كوچك و بزرگ ياد و مورد تحليل و نقد واقع ميشوند. مجموعههای تلویزیونی انواع مختلفی دارند که البته این تقسیم بندیها درایران چندان شناختهشده نیست. دریک نگاه کلی مجموعههای تلویزیونی به دستههای زیر تقسیم میشوند:
1- سریالها (serials): مجموعهای در 13 قسمت یا بیشتر(در برخی سریالهای موفق محدودیتی ندارد) که یک سلسله حوادث و اتفاقات پیوسته درآن دنبال میشود.
2- مینی سریالها(mini serials) : مجموعهای باهمان مشخصات سریال اما در کمتر از 13 قسمت (معمولاً بین 4تا5 قسمت)
3- سریها (series) : مجموعهای در 13 قسمت یا بیشتر که هرقسمت داستان جداگانه دارد. البته بهطور معمول چند شخصیت ثابت درهرقسمت وجود دارد که ماجرا را بهپیش میبرند. مثل مجموعههای پلیسی.
4- مینیسریها (mini series): مجموعهای باهمان مشخصات سریها اما در کمتر از 13 قسمت (معمولاً بین 4تا5 قسمت)
5- سریالهای عامهپسند (soap opera): (که موضوع بحث ماست و بهتفصیل درموردآن صحبت میکنیم)
سپاپرا چیست؟
سپ اپرا Soap Opera (با ترجمه تحتالفظی نمایش صابونی) که درایران با نامهای سریالهای عامهپسند یا سریالهای آبکی وگاهی سریالهای زنانه ترجمه شدهاست، عنوان برنامههای نمایشی است که برای مدتی کوتاه ویا مستمر بهصورت اپیزودیک در قالب سریال از تلویزیون یا رادیو پخش میشوند. تعریف Soap Opera در فرهنگ لغت آکسفورد عبارت است از: «داستانی در مورد زندگی گروهی از مردم، که در تلویزیون یا رادیو، هر روز یا هر چند روز یک بار پخش میشود.»
اما نام نمایش صابونی که منشأ آن مجموعههاي نمايشي راديو آمريكا در دهه 1930 است از شرکتهای سازنده صابون گرفتهشده که به عنوان حامیان مالی این برنامهها عمل میکردند. این سریالهای روزانه رادیویی درساعات آغازین روز پخش میشد و عمدتاً دردسترس زنان خانهدار بود و زمان پخش برنامه هم نشان میداد که هدف این برنامه مخاطبان زن بودهاند. اما امروزه عنوان نمایش صابونی بهطور کلی بههرنوع سریال ملودرام اطلاق میشود و طبیعیاست که دیگر کارخانجات سازنده صابون حامیان آن نیستند.
ویژگیهای سپاپرا
سریالهای عامهپسند خصوصیات مشترک و ویژهای دارند. همه چیز ساده و بی تکلف اتفاق میافتد و پرداختن به دغدغههای عادی روزمره اهمیت زیادی درآن دارد. کانون توجه نویسندگان آن امورخانوادگي و شخصي است و بردغدغههای روزمره ومسائلی همچون مرگ، دوستي، ازدواج، خیانت، رابطه عاشقانه و طلاق متمركزند. نویسندگان این ژانر با روابط زیبای انسانی، معضلات، مشکلات و مسائل پیچیده و ریزودرشت اجتماعی، ملی، فرهنگی وسیاسی کاری ندارند و مضامینی مثل عشقهای ممنوع و خیانت و روابط جنسی و عاطفی همواره مورد توجه آنان است. به همين دليل بيننده از تماشاي اين سريالها لذت فراواني ميبرد چرا كه اين موضوعات به سادگي قابلیت همذاتپنداري دارد. يعني اينکه مخاطب یا این موارد را تجربه کرده و یا از تجربه ذهنی آن دریک کار نمایشی لذت میبرد. تحقیقات روانشناسی انجام شده نشان میدهد که نمایش موارد ممنوعه درهرفرهنگ و اجتماعی از دلایل جذابیت آن برای مخاطبان بهشمار میآید. اما در پرداختن به مسائل روزمره و دم دستی افراط میشود واتفاقهاي عجیب و هيجانانگيز بيش از آن كه در زندگي واقعي رخ دهند، دراین سريالها روي ميدهند. بههمین دلیل همذاتپنداری مخاطبان با شخصیتها و روابط آنها نیز اغراقشده است و تاجایی پیش میرود که شخصیتها را جزیی از دوستان ویا اعضای خانواده میدانند و به طرز عجیبی نگران مشکلات و مسائل آنها میشوند.
گاهی بيننده چنان درشرایط يك شخصيت غوطهور ميشود كه ميتواند هيجانهاي عاطفي و وقايعي را كه قرار است براي آن شخصيت رخ دهد، همانند او احساس و تجربه كند. نویسندگان با هدف گرفتن این خصیصهی بیننده دراحساسات و روابط شخصیتها مثل گريستن، خشم، نااميدي، لذت، هيجان، آرامش و... اغراق میکنند و تماشاگر را را تامرز هم هویتی با شخصیت پیش میبرند.
سريالهای عامهپسند گاهی هرروز ویا چند بار درطول هفته ویا هفتهای یکبار پخش میشوند. تعداد زیاد قسمتهای این نوع سریال نیز یکی از عوامل نزدیکی مخاطبان با آن است. گاهی برخی از این نوع سریال، سالهای متمادی پخش میشوند ونمونههایی درانگلیس و آمریکا وجود دارند که حدود بیست واندیسال از شبکههای تلویزیونی پخش شدهاند. دراین نمونهها شخصیتها رشد میکنند، بزرگ میشوند، پیر ميشوند؛ وحتی میمیرند!
دراین ژانر سريال تلويزيوني ريشه شخصيتها و خطوط داستاني تنوع و تکثر فراوانی دارد. ممکن است بهنظر برسد که یک یا دوشخصیت عمده توجه بيننده را به خود معطوف ميكنند. اما طولي نميكشد كه نویسندگان روي شخصيت ديگري متمركز ميشوند. با اين روش بيننده از تماشاي شخصيتهاي ثابت كسل نميشود.
یکی دیگر از ویژگیهای این ژانر باز بودن ماجراهای سریال است. به اين معني كه متن هرقسمت آغاز، میانه وپایان مشخصی ندارد وهرقسمت بهراحتی به قسمت بعدي متصل ميشود. به اين ترتیب نویسنده سريال گرهگشایی و حل و فصل مسائل مربوط به شخصيتها را کامل نمیکند و این امکان را ایجاد میکند تا بيننده خودش به نتايجی در آن باره برسد. دراینصورت تماشاگران آزادند تا به راهحلهاي گوناگون برسند و اين چيزي است كه بيننده از آن لذت ميبرد. چراکه بيننده دوست دارد راجع به وقايع داستاني سريال حدس و گمان بزند. واین تعلیق ایجادشده درذهن آنها بسایر هیجانانگیز مینماید؛ واین یکی از دلایلی است که منجر به تبادل نظر وگفتگوي بينندگان درباره سریالهای عامهپسند درخانه و خیابان وتاکسی ومحل کار میشود. مخاطبان طوری راجع به موضوعات سریال حرف میزنند که انگار دارند راجع به مسائل و مشكلات خودشان صحبت ميكنند.
خصوصیت دیگر این نوع سریال پرداختن افراطی به فضای خانه، دنیای خالهزنکی، غیبت و مسائلی ازاین دست است. همانطور که پیشتر گفتم از ابتدای پیدایش این ژانر، عمدتاً زنان خانهدار مخاطبان آن درنظرگرفتهشدهاند. نویسندگان به مسائل سطحی و مبتذل درمورد زنان میپردازند و درکنار آن شخصیتهای زنِ مثبتِ داستان را بسیار مصمم، بااراده و مثبت اندیش معرفی میکنند. نویسندگان برای رسیدن به محبوبیت و جذب مخاطب از نظریههای روانشناسانه استفاده میکنند. تصمیمهای قاطع شخصیتهای زن درمورد، طلاق، انتقام و.... (علیرغم قبح اجتماعی این رفتارها) موجبات لذت درونی وافزایش ناخودآگاه اعماد بهنفس مخاطبین زن را فراهم میکند.
باوجود ویژگیهایی که درمورد محتوای سریالهای عامهپسند گفتهشد، باید بپذیریم که این گونه برنامه تلویزیونی كماكان به عنوان یکی از پربينندهترين برنامههای تلويزيونی در سراسر دنیا مطرح است. اصل واقعیتگریزی و ایجاد انبساط خاطر وآرامش میتواند بیننده را درمقابل تلویزیون وبه انتظار پخش برنامهی محبوبش نگاه دارد. بیننده برای فرار از مشکلات و مسائل واقعی زندگی خود دل به صفحه جادویی تلویزیون میبندد و وبه جای خود ومشکلاتش درگیر شخصیتها وماجراهایش میشود. پس آیا باوجود این اصل مسلم و اقبال چشمگیر شبکهی تلویزیونی فارسی وان بین مخاطبان ایرانی، شایسته نیست که مدیران و برنامهریزان این رسانهی ملی فکری برای بیاعتمادی و بی علاقگی مردم به برنامهها وسریالهای پرهزینه و خالی از جذابیت خود بکنند؟
بگذارید خودم بگویم که سوال خوبیست(!) اما پاسخ آن دراین مقال نمیگنجد و یافتن راهکار، قطعاً خواست، همت وبرنامهریزی متولیان امر را میطلبد.
* این مقاله درشمارهی ۴۲۶ مجلهی سینمارسانه چاپ شدهاست.